niayeshniayesh، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

نیاز مامان و بابا نیایش

برای دخترم نیایش

دل من در پی یک واژه ی بی خاتمه بود اولین واژه که آمد نظرم یاد تو بود........ زیباترین چشم انداز تندیس نگاه توست و قشنگترین لحظه لحظه ی خندیدن توست ............ هر کس ز خدا می طلبد راحت جانی من طالب آنم که تو بی غصه بمانی ............ شبی دنبال معنایی برای اسم تو گشتم تو بالاتر ز معنایی و من بیهوده می گشتم ............. باورت گر بشود یا نشود حرفی نیست اما نفسم می گیرد در هوایی که نفسهای تو نیست .............. ...
17 فروردين 1390

عاشقانه های مادرانه....

    عزیزترینم دخترکم با تو هستم گلم با خود خودت نیایش جان نمی دانم اگر نبودی تا به حال چه می کردم دخترم وقتی می بینم چطور در آغوشم پنهان می شوی و من را مامن خود می دانی از ته دل به خود می بالم و به این می اندیشم که تو من را برای همیشه از آن خود می دانی ومن برای همیشه در گوشه ای از وجودت خواهم بود تا ابد .....    همیشه در ذهنم دختری را می پرورانم که از زندگی ای که دارد راضی و به آنچه دارد قانع باشد و زیاده خواهی نداشته باشد و به آنچه پدر و مادرش در اختیارش می گذارند قانع باشد حد و حدود خودش را بداند و پا را فراتر نگذارد نمی دانم که تو در آینده این چنین خواهی بود یا نه .........      &nbs...
12 فروردين 1390

خاطرات عید سال 1390***

سلام به روی گل   دخترم نیایش جان اول از همه بزار بگم که عاشقققققتم بعدم بگم که عیدت مبارک عزیزم همینطور عید بابا مهدی جون امیدوارم در کنار هم سال خوبی را داشته باشیم . عزیزم الان که برات این پست می نویسم چهارمین بار که نوشتم ولی همش به دست توی وروجک پریده و اگه بازم یه طوری بشه که بپره بازم برات با عشق می نویسم فدای سرت دختر نازم . خب خلاصه داشتم می گفتم که شبی که می خواست سال تحویل بشه شام رفتیم خونه ی عزیز جون مامان بابا مهدی تو اصلا حالت خوش نبود و مدام نق می زدی و سکسکه می کردی که یهو آوردی...
10 فروردين 1390