niayeshniayesh، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

نیاز مامان و بابا نیایش

ناگفته های غیبتمون...

1390/10/1 12:54
نویسنده : فرزانه
1,182 بازدید
اشتراک گذاری

http://www.animateit.net/data/media/9/desertedisland.gif

سلام به همه کسانی که در این مدت به وبلاگ ما اومدن و ما نبودیم ... خیلی سخت بود که نتونم وارد

وبلاگم و همینطور وارد سایت بشم نمی دونم الان با هزار دعا وارد شدم و خیلی خوشحالم که تونستم

وبلاگ عزیز دلمو و ببینم .

بابا مهدی جون تولدت رو که 22 خرداد بود بهت تبریک می گیمhttp://www.sheekh-3arb.net/3atter/dividing_files/image568.gif. همینطور دختر گلم دندونی که در نیامده

بود چهارمین دندون پایینی و جلویی آخر خرداد ماه در اومد و منو از نگرانی درآورد .

یک اتفاق ناگوار هم در این مدت افتاد که پسر خاله ی مامان فرزانه هم به طور خیلی ناگهانی و غیر

منتظره فوت کرد پزشکی قانونی علتش رو سکته اعلام کرد ولی زمان سکته بیرون از خونه بوده وجنازش

رو جلوی در خونشون گذاشته بودن ... بگذریم خیلی دردناک بود چون هیچ مریضی نداشت و سن زیادی

هم نداشت .

پسر عموی مامان فرزانه هم ازدواج کرد و ما همگی در این عروسی شرکت کردیم خیلی بی مزه بود چون

چهلمین روز از فوت پسر خالم تازه در اومده بود .

این تمام اون چیزی بود که در این مدت گذشته همینطور هم دختر گلم شیطون تر از قبل شده و شیرین

زبونتر http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/WebPageContent/item17.gif

مامان فرشته جون میلاد دختر نازت رو بهت تبریک می گم و خدا را 1000 مرتبه شکر می کنم که بلاخره

تمام سختی ها تموم شد و عزیز دلبندت رو در آغوش گرفتی و تمام خاطرات تلخ گذشته تمام شد و

خاطرات خوش جاشو گرفت دوست عزیزم همیشه شاد باشی و خوشحال...

http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div24/WebPageContent/1473522pg9ztb31vj.gif

پسندها (1)

نظرات (14)

مامان نسترن
12 مرداد 90 9:38
سلام خانومی. دلمون تنگ شده بود.چقدر ناراحت شدم واسه پسر عموتون. چقدر سخته باورش که یه جوون هم می تونه سکته کنه. بازم خوشحالم برگشتی. نیایش جانو ببوس
مامان نیایش
12 مرداد 90 13:18
سلام نگران شده بودم خانومی تسلیت بابت پسر خاله ات ایشالا روحش شاد باشه ایشالا که همیشه شاد باشی تو این روزای عزیز التماس دعا
مامان ماهان
12 مرداد 90 21:43
به به دوست جونم بالاخره اومد دلمون براتون حسابی تنگیده بود اولا از خبر فوت پسر خاله ات ناراحت شدم خدا بیامرزه دوما تولد همسرت مبارکه الهی 120 ساله بشه و در اومدن مرواریدای نیایش جون مبارکههههههههه
مامان ماهان
16 مرداد 90 14:48
سلام خوبییییییییییی
مامان ماهان
22 مرداد 90 10:16
سلام باز کجا رفتی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بهترین لحظه ها وقتیست که بهترین ها به یادت باشند. بهترین نیستم ولی به یادتم
آوين
28 مرداد 90 16:40
سلام عزيزم نمي دوني چقدر خوشحالم كه برگشتين بابت فوت پسر خاله ات بهت تسليت ميگم و بابت تمامي خبر هاي خوشي كه بهم دادي تبريك خوشحال ميشم يه سر به مابزني
مامان قندعسل
30 مرداد 90 12:34
سلام خوشحالم که اپ کردی امیدوارم هیچوقت غم وغصه ای نداشته باشی دلمون واسه نیایش جون تنگیده بود ببوسششش
مامان ماهان
1 شهریور 90 0:41
وقتي لبخند دنبال جايي براي نشستن ميگردد اميدوارم لبانت آن نزديكي باشد
مامان ماهان
1 شهریور 90 0:41
وقتي لبخند دنبال جايي براي نشستن ميگردد اميدوارم لبانت آن نزديكي باشد
پسري از نسل فاطمه سلام الله عليها
4 شهریور 90 17:14
با سلام اگر به دنبال یک زندگی شیرین هستید به وبلاگ زیر بياييد www.khoshbakhti20.blogfa.com وي‍ژه متاهلین وبلاگی حاوی نکات کلیدی برای ایجاد زندگی شيرين
مامان نیایش
6 شهریور 90 23:57
کجایی خانومی نگرانت شدیم نیایش جون خوبه
سودابه
8 شهریور 90 1:08
با آرزوی سلامتی و شادی و دل خوش برای تو دوست خوبم و خانواده مهربونت ،کمی پیش تر عید فطر رو تبریک میگم و براتون بهترینها رو آرزو میکنم. به خاطر پسرخاله ات هم خیلی متاسف شدم . خدا او رو رحمت کنه و به شما و خانواده اش صبر بده.
محمد گیان
8 شهریور 90 11:13
صدای پای عید میآید و دل مومن بر سر دو راهی آمدن عید رمضان و رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است. از آمدن آن یک دل شاد باشد یا از رفتن این یک محزون؟ عید فطر پاکترین و عیدترین عیدهاست چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست و شوی جان در نهر پاک رمضان است. عیدتان مبارک
مامان حسین
8 شهریور 90 11:53
استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان... پیشاپیش عیدتون مبارک